یکی از آن فنون پر همیت، گذاشتن چهار فیلتر بر سَر راه هوسها بود، به کمک چهار فیلترِ زیر توانستیم هدفهای اصلی و مهم مان را معلوم کنیم و به سؤال چه اهدافی داشته باشیم ، پاسخ دهیم :
احتمالا یکی از پرسش هایی که ذهن شما را درخصوص اینکه چه اهدافی داشته باشیم ، به خود مشغول کرده، این باشد: منظور از اهدافی در دسترس و قابل دست یافتن چیست زیرا در فیلتر اول ذکرشده اهدافی مقدور و معقول انتخاب کنیم، آیا نباید بلندپرواز باشیم و خواستهها و اهدافی بزرگ انتخاب کنیم؟!
بر همین اساس در این مقاله سعی میکنم به این سؤال جواب بدهم که چه اهدافی داشته باشیم ، پس خواهش میکنم در ادامه مقاله با من همراه باشید:
با استفاده از فیلتر (مقدور و معقول بودن) قصد داریم کاری کنیم که اهدافمان به اهدافی واقعی و قابلدسترس اصلاح شوند تا ذهنمان کمترین تردیدی را برای رسیدن به خواستههایمان به خودش راه ندهد،
زیرا همانطور که میدانید، شک، تردید و ترس سه دشمن بزرگ در راه موفقیت هستند.
به کمک این فیلتر میخواهیم اهدافی که با توانایی و داشتههای حال حاضرِ ما تناسبی ندارند و غیرقابلدسترسیاند را فعلاً کنار بگذاریم،
بنابراین جواب سؤال چه اهدافی داشته باشیم میتوانیم بگوییم: قرار است اهدافی را برای خودمان در نظر بگیریم که دسترسی به آنها امکانپذیر باشد.
این مورد یکی از مهمترین موضوعاتِ راز رسیدن یا نرسیدن شما به اهدافتان است،
یعنی شما باید اهدافتان را طوری تنظیم کنید که احتمال رسیدن به آنها وجود داشته باشد و از لحاظ منطقی، رسیدن به هدف و موفقیت برای شما ممکن باشد.
دوستان گرامی، قدمهای بزرگ ذهن انسان را میترسانند و احتمال موفقیت و دستیابی به اهداف کاهش خواهد یافت، پس یکی دیگر از معیارها در پاسخ به سؤال چه اهدافی داشته باشیم این است که حتماً باید شرایطمان را صادقانه در نظر بگیریم و بدانیم کدام هدفها واقعبینانه و کدامشان کمی تخیلی هستند، با خودمان روراست باشیم و ببینیم داشتههای لازم برای رسیدن به هدفهایمان (مهارت، وقت، دانش) را داریم یا خیر؟! اینجاست که میتوانیم بفهمیمکه چه اهدافی داشته باشیم .
در نتیجه بهتر است اهدافی بزرگ انتخاب کنیم ولی زمان دستیابی به آنها را منطقی و معقول تعیین کنیم و انتخابهایی معقولانه داشته باشیم، به طور مثال شخصی که تابه امروز جمع حسابهای بانکیاش صد هزار تومان بیشتر نبوده، نمیتواند یکدفعه بگوید من یک پرادو سفید فول آپشن تا آخر امسال میخواهم…
بهتر است بگوید من ۱۰ سال دیگر پرادو سفید فول آپشن میخواهم، هشت سال دیگر یک هیوندای سواری، پنج سال دیگر یک خودرو پایینتر از هیوندای و همینطور ادامه میدهد و در آخر میگوید تا آخر امسال میخواهم یک پراید سفیدرنگ صفرکیلومتر داشته باشم، اینیک هدف معقول است به این دلیل که این شخص یک سال زمان دارد تا به پراید برسد، بعد به سمند، بعد به زانتیا و همینطور ادامه میدهد تا به پرادو میرسد…
پس این هدف، هدفی منطقی و معقول خواهد بود، حالا دراین میان یک فردی میگوید چطوری قرار است که من به پراید و نهایتاً به پرادو برسم، پاسخاین است: نمیدانم، این موضوع به ما ازتباطی پیدا نمی کند وظیفه ما تعیین اهدافی معقولانه و سعی برای رسیدن به آن هدف است، یقینا همینکه در مدار خواستههایمان قرار بگیریم، با شرایط، موقعیتها، ایدهها و افرادی آشنا خواهیم شد که به سادهترین و راحتترین شکل ممکن راههای رسیدن به آن هدف را به ما نشان خواهند داد، منتهی در اولین قدم نیاز است انتخاب درستی داشته باشیم.
در حقیقت ما باید به داشتههای حال حاضرمان نگاه کنیم و به دو پله بالاتر از آن داشتهها همفکر کنیم البته که باید به صد پله بالاتر از داشتههای حال حاضرمان همفکر کنیم، اما با تعیین زمان منطقی و معقول…
مثلاً برای صد پله بالاتر از داشتههای حال حاضرمان، بگوییم ۱۵ سال دیگر این هدف را میخواهم، یک سال دیگر هدفی که دو پله بالاتر از شرایط حال حاضرمان هست را میخواهیم.
بهاینترتیب ما هم به اهداف بزرگِ بزرگمان فکر کردهایم ولی در یکزمان طولانی و هم به هدفی که کمی بزرگتر است فکر کردهایم، ولی در یکزمان کوتاهتر.
قانون این است: برای اینکه با خواستههایمان هم ارتعاش شویم باید مدارها را مرحلهبهمرحله بالا برویم، یعنی برای هم ارتعاشی نیاز به زمانداریم ( قانون تکامل )، اینطور نیست که همین حالا دانه گیاهی را بکاریم و فردایش به درختی تبدیل شود و میوه بدهید و از میوهاش استفاده کنیم، اینیک پروسه هست.
هیچکس یکشبه ثروتمند نشده، هیچکس یکشبه سالم نشده، هیچکس یکشبه لاغر نشده، حتی روند تکامل کهکشان، کره زمین، انسان و… بهصورت آرام، آرام و تدریجی بوده…
بعضی از دوستان میگویند: ما در فیلم راز شنیدیم که گفته فکر کنید تا ثروتمند شوید، من فکر کردم که در قرعه کشی برنده شوم، پس چرا نشد؟!
اشتباه این دوستان، دقیقاً در همین زمینه هست، این دوستان هنوز نتوانستهاند با اهدافشان هم ارتعاش شوند، زیرا برای هم ارتعاش شدن، نیاز به طی مسیر تکامل هست،
در اینجا موضوع فکر کردن نیست، موضوع هم ارتعاشی با اهدافتان است، حالا این هم ارتعاشی برای هر فردی بستگی به شرایط زندگی آن فرد دارد که زمانش باید با توجه به داشتههای حال حاضرش معقولانه تعیین شود.
پس منظور از داشتن اهدافی دستیافتنی و قابلدسترس این است که اگر هدفی ۱۵ ساله تعیین کردید، لطفاً آن هدف را با توجه شرایط و تواناییهای حال حاضرتان به اهدافی کوتاهمدت خُردکنید…