13 Sep
13Sep

سؤال: باوجوداینکه چندین ماه است با تمرکز بالا سعی می‌کنم همه تمریناتم را انجام دهم و درحالی‌که احساس خیلی خوبی به دست آورده‌ام و روحیه‌ام خیلی نسبت به قبل بهتر شده و آرامش را در لحظات زندگی‌ام حس می‌کنم، اما با این‌وجود نمی‌دانم چرا ازلحاظ مادی به خواسته‌ها و اهدافی که در تابلو آرزوهایم (ویژن بُرد) برای خودم تعیین کرده بودم و هر روز برای رسیدن به آن‌ها از جملات تاکیدی مثبت استفاده می‌کردم، نرسیدم! حالا سوالم این است: چرا قانون جذب برای عده ای عمل نمی کند ؟!

چرا قانون جذب برای عده ای عمل نمی کند ؟! آیا خواسته‌های مادی شما هم یکی از موارد زیر است:

• آیا شما هم می‌خواهید استقلال مالی‌ای را تجربه کنید که همراه با احساس امنیت بیشتر هست؟• آیا مایل هستید به لحاظ زمانی، وقت بیشتری را در کنار خانواده و دوستانتان به تفریح بگذرانید؟• شاید هم می‌خواهید شغل بهتر با درآمد بیشتری داشته باشید؟!• یا شاید سال‌هاست در آرزوی خرید منزلی دلخواه هستید تا از مشکلات مستأجری راحت شوید؟!

خیلی از دوستانی که تابلو آرزوهایشان را درست کرده‌ و هر روز عبارت‌های تاکیدی مثبت بکار می‌برند و از سایر تمرینات و تکنیک‌های قانون جذب هم خیلی خوب استفاده می‌کنند و با اینکه به‌محض استفاده از این تکنیک‌ها خیلی سریع به خواسته‌هایی مثل آرامش، احساس خوب، روابط عالی، معنویت و… می‌رسند.

اما در خصوص خواسته‌های مادی مثل خریدن خانه، رسیدن به شغلی مناسب، داشتن ثروت زیاد، رفتن به سفرهای خارجی و… با مشکل مواجه می‌شوند و دچار نا امیدی می‌شوند و با خودشان فکر می‌کنند: در خصوص خواسته‌های مادی چرا قانون جذب کار نمی‌کند؟!

احساس نیاز و احتیاج به خواسته‌ها

وقتی با تلاش ذهنی (به کمک تمرینات دوره قانون جذب مقدماتی) در مدار خواسته‌هایتان قرار می‌گیرید، در مدتی که برای رسیدن به خواسته‌هایتان منتظر هستید:

• نباید دچار حس اضطرار، نگرانی، نا امیدی یا حس یاس و… شوید.
• نباید با خود بیاندیشید: تا زمانی که به خواسته‌ام نرسیم، نمی‌توانم از زندگی لذت ببرم و شادباشم!
• نباید با خودتان و خدا بگویید: یا همین حالا به خواسته‌ام می‌رسم، یا گریه می‌کنم و از زمین و زمان شکایت می‌کنم.
چون وقتی خواسته‌ام را ندارم، پس هیچ دلیلی برای لذت بردن و شاد بودن در زندگی‌ام نیست! و در اینجاست که دوباره این سؤال بوجود می‌آید که چرا قانون جذب برای عده ای عمل نمی کند ؟!

چنین دیدگاهی: یعنی احساس نیاز و وابستگی به خواسته و اینکه تا زمانی که به خواسته‌ام نرسم هیچ دلیلی برای لذت بردن و شکرگزار بودن ندارم؛ باعث می‌شود که واقعاً هیچ‌وقت از زندگی‌مان لذت نبریم و بخواهیم خیلی سریع، ره صدساله را یک‌شبه طی کنیم.

به‌این‌ترتیب از نعمت‌ها و مواهب زندگی‌مان استفاده نمی‌کنیم و به‌سادگی از کنارشان می‌گذریم: حتی اگر چیز خوبی هم مثل عشق و زیبایی‌ را در زندگی تجربه کنیم، به دلیل حس نیاز به خواسته، اصلاً این عشق و زیبایی را نمی‌بینیم و همیشه ناشکر و نگران باقی می‌مانیم.

فرض کنید: خواسته من خرید اتومبیلی هست که با آن بتوانم راحت‌تر به محل کارم بروم.
اگر یکسره از نداشتن اتومبیل شکایت کنم و یکسره بگویم:
• خدایا من “الآن” اتومبیل می‌خواهم.
• خدایا اگر الآن اتومبیل داشته باشم از زندگی‌ام لذت می‌برم.
• بعداً که فایده‌ای ندارد! پس کو؟!
• پس چرا اتومبیل به زندگی‌ام وارد نشد؟!
• من که این‌همه تمرین کردم! پس چرا نشد؟!
و در این لحظه دیگر از سلامت جسمانی، از هوای آزاد، از قدم‌هایی که برمی‌دارم و از هوایی که تنفس می‌کنم، از سلامت جسمم، از دوستان و همکاران مهربانی که دارم، از آرامشی که در زندگی‌ام حکم فرماست و… لذت نمی‌برم!

بنابراین مهم نیست چقدر تمرین کرده‌ایم، مهم نیست چقدر عبارت تاکیدی صرف کرده‌ایم، مهم نیست چقدر تجسم کرده‌ایم؛ این دیدگاهِ عجله و اضطراب، دیدگاه نیاز و احتیاج باعث می‌شود، هیچ‌کدام از نعمت‌ها و مواهبی که در زندگی‌مان داریم را نبینیم و از زندگی‌ لذت نبریم و نهایتاً به خواسته‌مان هم نرسیم… و دائماً با خود بگوییم چرا قانون جذب برای عده ای عمل نمی کند ؟!

لذت بردن از بدیهی‌ترین لحظات

وقتی توانستیم از چیزهای خیلی ساده و بدیهی مثل قدم زدن، تنفس هوای پاکیزه، دیدن آسمان آبی، بعدازظهر و یک استکان چای تازه‌دم، صحبت با همسر عزیزمان، داشتن دوستانی عزیز، لبخند رضایت پدر و مادرمان و… لذت ببریم و عمیقاً احساس سپاسگزاری داشته باشیم؛ خواهیم دید در همین لحظات و اتفاقات عادی روزمره با خواسته‌ خود مواجه خواهیم شد.

اما زمانی که با احساس ناراحتی از اینکه چرا هنوز خواسته‌مان را نداریم، از در و دیوار شکایت کردیم، غرغر کردیم و ناله کردیم و رسیدن به خواسته‌هایمان را مساوی رهایی از رنج‌ها و تنش‌ها دانستیم، در واقع ما با سرعت بیشتری به سمت بدبختی‌ها و مشکلات درحرکتیم… و سؤال چرا قانون جذب برای عده ای عمل نمی کند ، واقعاً صحت پیدا می کند…

پس تا اینجای این مقاله فهمیدیم، ممکن است ما خواسته‌ای داشته باشیم، مثلاً خواسته من رسیدن به درآمد بیشتر باشد. حتی اگر اوایل کار باوجود همه تمرینات و تکنیک‌هایی که انجام می‌دهم شرایط بهتر نشد که هیچ بلکه بدتر هم شد، یعنی بدهکارتر هم شدم یا حتی توانایی پرداخت اجاره خانه‌ام را هم نداشتم…

باید به خودم یادآوری کنم: درست است به خواسته‌ام که رسیدن به درآمد بیشتر بود هنوز دست پیدا نکردم، اما با انجام تمرینات دوره قانون جذب به خیلی چیزهای دیگر مثل آرامش بیشتر، رابطه بهتر با همسرم، رابطه عالی‌تر باخدای خودم و… دست پیداکرده‌ام.

داستان درخت بامبو

درخت بامبو وقتی بذرش را می‌کارید تا چهار سال فقط آب می‌دهید و هیچ اثری از رُشد نیست، بعد از پنج سال در چند ماه ۳۰ متر قد می‌کشد؛ درست مثل زمانی که ما در حال تمرین و تکرار هستیم، شاید در ابتدای کار هیچ تأثیری در شرایط فیزیکی و مادی نبینیم یعنی هیچ اثری از درآمد بیشتر، هیچ اثری از شغل بهتر، هیچ اثری از سلامتی بیشتر، هیچ اثری از اتومبیل و خانه رؤیاهایمان نباشد…

اما همین‌که تمرینات دوره قانون جذب را شروع می‌کنیم نتایج درونی را حس می‌کنیم:
• می‌بینیم که چقدر حالمان نسبت به قبل بهتر است،
• چقدر حس می‌کنیم که باخدای یکتا رفیق‌تر شده‌ایم،
• می‌بینیم که چقدر حس رضایت از زندگی داریم،
• طعنه‌ها و کنایه‌های اطرافیان دیگر برایمان مهم نیست…
و همه این احساسات عالی را در حالی داریم که هنوز به خواسته‌هایمان نرسیده‌ایم!

نکته این است که همه آن خواسته‌ها را برای رسیدن به همین احساسات خوب می‌خواهیم؛ مثلاً اگر فردی خواسته‌اش رسیدن به استقلال مالی است. در واقع خواسته او داشتن تعداد زیادی کاغذ رنگی (اسکناس) نیست، شاید احساس امنیت و آرامش حاصل از داشتن استقلال مالی را می‌خواهد.

پس همه ما خواسته‌هایی داریم و این خواسته‌ها را برای دستیابی به حس خوب می‌خواهیم بنابراین اگر الآن بتوانیم از چیزهای ساده و بدیهی‌ای که در دسترس داریم، احساس خوب را در درونمان تقویت کنیم، در واقع می‌توانیم نتیجه بگیریم که همه آن خواسته‌ها را همین‌الان داریم… و جوابی روشن برای پرسشِ چرا قانون جذب برای عده ای عمل نمی کند ، می باشد.

در نتیجه این‌طور نیست که اگر آن منزل یا آن اتومبیل یا آن شغل ایده آل، یا آن استقلال مالی را نداریم؛ یعنی هیچ‌چیز دیگری برای لذت بردن از این زندگی نداریم و باید با احساس ناراحتی منتظر رسیدن این خواسته باشیم…

حتی اگر هنوز به خواسته‌هایتان نرسیدید، دلیلی ندارد که ناراحت باشید و شکایت کنید!

یادمان باشد، قانون این است: انسان وقتی به خواسته‌هایش دست می‌یابد که بتواند از بی‌نهایت موقعیتی که در زندگی روزمره‌اش دارد لذت ببرد و به احساس خوب برسد و این احساس خوب قرار است کمکمان کند که در مدار خواسته‌هایمان بمانیم و نا امید نشویم…

پس هر وقت برای رسیدن به خواسته‌هایتان دیدگاه انتظار همراه با ناراحتی و رنج داشتید، به خودتان یادآوری کنید، من بی‌نهایت موقعیت دارم که می‌توانم به احساس خوب برسم:
• این احساس خوب کمکم می‌کند تا در مدار خواسته‌ام بمانم،
• این احساس خوب کمک می‌کند تا موقعیت‌های لذت‌بخش بیشتری را جذب کنم
• و نهایتاً این احساس خوب کمک می‌کند تا با خواسته‌ام مواجه شوم…
هرچقدر افکار خوب را ادامه دهیم، هرچقدر از موارد ساده بیشتر لذت ببریم، هر روز کمی شرایط بهتر می‌شود.

تأکید می‌کنم: شاید در ابتدای کار تغییرات آن‌چنانی‌ای در وضعیت مادی‌تان مشاهده نکنید اما اگر با ایمان سعی کنید هر روز از همین موارد ساده لذت ببرید و نگران نباشید؛ ناگهان بعد از مدتی که به روی افکار خوب و احساسات خوب کارکردید، در یک‌زمان کوتاه موفقیت پُشت موفقیت، پیشرفت پُشت پیشرفت را تجربه خواهید کرد، دقیقاً مثل همان داستان درخت بامبو…
و دیگر با خود نمی گویید که چرا قانون جذب برای عده ای عمل نمی کند …

یعنی بعد از مدتی که به روی افکار و احساسات خوب کار می‌کنید، نتایج را می‌بینید، افکار خوب شما به بار می‌نشیند، ایده‌های ثروت آفرین به شما الهام می‌شود و راه‌های رسیدن به خواسته‌هایتان به شما گفته می‌شود، بطوریکه خیلی راحت و با آسودگی زیاد به همه خواسته‌هایتان می‌رسید…

یعنی شاید خواسته‌های شما در ابتدای کار خیلی خواسته‌های بزرگ و دست‌نیافتنی‌ای بوده باشد اما وقتی روی افکار خوب و احساسات خوب کار می‌کنید، وقتی سعی می‌کنید، مدت‌زمان احساس خوبتان هر روز بیشتر از دیروز باشد، بعد از مدتی به خواسته‌هایی دست می‌یابید که احساس می‌کنید، این‌ها خیلی بهتر و بزرگ‌تر از رؤیاهایی بود که در ابتدای کار آن‌ها را می‌خواستید!

بنابراین رسیدن به خواسته‌ها مستلزم طی روندی هست که انجام و تکرار تمرینات دوره قانون جذب مقدماتی فقط قسمتی از این روند است. روندی که در آن داشتن احساس خوب و نگه‌داشتن حس خوب از اهمیت فوق‌العاده بالایی برخوردار است.

دیدگاه ما به هر شرایطی باید به‌گونه‌ای باشد که حس خوب داشته باشیم!

هیچ‌وقت نخواهید ره صدساله را یک‌شبه طی کنید، یادتان باشد باورهای محدودکننده ما انسان‌ها (در هر زمینه‌ای) یک‌شبه به وجود نیامده که بخواهد یک‌شبه از بین برود، برای تغییر این باورها باید تمرین کنیم، باید تکرار کنیم.

آن‌قدر تمرین و تکرار کنیم تا در طول روز زمان بیشتری احساسمان بهتر باشد، به این معنا که اگر در طی روز (فارغ از هر شرایط و اتفاقی که تجربه می‌کنیم) حال بهتری داریم، یعنی باورهای بهتری برای خودمان به وجود آورده‌ایم، در غیر این صورت شما هنوز نیاز دارید به تمرین و تکرار بیشتر تا مدت‌زمان بیشتری را بتوانید در حس خوب بمانید…

یادمان باشد، در هر شرایطی باید طوری به اتفاقات نگاه کنیم که حس بهتری داشته باشیم، اگر توانستیم این کار را انجام دهیم، آرام‌آرام به موقعیت‌های بهتری هدایت می‌شویم.
و این کار را با توجه و تمرکز بر داشته‌ها، نعمت‌ها و بی‌نهایت موقعیتی که می‌توانیم از داشتن آن‌ها غرق در لذت و سپاسگزاری شویم انجام خواهیم داد.

جمع‌بندی:

اگر بتوانید در مسیر دستیابی به خواسته‌هایتان توجه و تمرکزتان را بر چیزهایی قرار دهید که به شما احساس بهتری بدهد و احساس خوبتان را (با توجه و تمرکز بر نعمت‌ها و داشته‌هایتان) همیشه خوب و خوب‌تر نگه‌دارید و از لحظه‌لحظه‌تان لذت ببرید و احساس نیاز و احتیاج به خواسته‌تان نداشته باشید، خیلی آرام راه‌های رسیدن به آرزوهایتان به شما الهام می‌شود و در مدار خیلی ساده با آن‌ها مواجه خواهید شد و ابهامی که در سؤالِ چرا قانون جذب برای عده ای عمل نمی کند ، برایتان از بین می‌رود.

بنابراین اگر در حال حاضر هیچ ایده‌ای ندارید برای اینکه بتوانید فروشتان را افزایش دهید یا به شغلی مناسب دست‌یابید یا درآمدتان افزایش پیدا کند یا… اصلاً جای نگرانی نیست، وظیفه شما فقط به وجود آوردن احساس خوب و در پی آن ماندن در مدار خواسته‌هایتان با احساس خوب است تا به سمت خواسته‌هایتان هدایت شوید…

همیشه به خاطر داشته باشیم، همه خواسته‌های مادی‌مان را برای رسیدن به احساس بهتر می‌خواهیم.
پس اگر بتوانیم همین حالا این احساس لذت، شادی، آرامش، اطمینان یا امنیت را در درونمان ایجاد کنیم، همین الآن به همه آن خواسته‌ها رسیده‌ایم و اگر نتوانیم این کار را بکنیم، هیچ‌وقت ممکن نیست حتی به لحاظ ذهنی به آن خواسته‌ها نزدیک شویم، چه برسد به اینکه آن‌ها را در زندگی‌مان تجربه کنیم.

همیشه این سؤال را از خودتان بپرسید: الآن چه حسی دارم؟
اگر جوابتان این بود: حس عالی‌ای دارم، احساس شادی و آرامش دارم، حس سپاسگزاری دارم و… به شما تبریک می‌گویم، شما در مسیر رسیدن به خواسته‌هایتان هستید.
اما اگر جوابتان این بود: کمی احساس نگرانی می‌کنم، احساس ترس دارم، عصبانی هستم و… شما در مسیر خواسته‌هایتان نیستید…

Comments
* The email will not be published on the website.
I BUILT MY SITE FOR FREE USING