13 Sep
13Sep



راهکارهای زیادی برای اینکه گفتگوهای ذهنی را خاموش‌کنیم یا افکارمان را تغییر بدهیم هست اما در این مجال به قدرت کلام مثبت در این رابطه می‌پردازیم.

در این جلسه آموزشی می‌خواهیم یاد بگیریم که چطور کنترل ذهنمان را در دست بگیریم و یا اصطلاحاً چطور ارباب ذهنمان باشیم، نه برده ذهنمان , و چگونه ندای ذهنی منفی را از بین ببریم؟!

چگونه کاری کنیم که نیروی قدرتمند افکار باعث توقفمان نشوند…

ساختار ذهن انسان به این صورت است که همواره موارد منفی را می‌بیند و ندای ذهنی منفی را می‌شنود:
ذهن انسان به این صورت است که همواره موارد منفی را می بیند. - ندای ذهنی منفی چیست و بهترین راهکار در مواجه با آن چه می تواند باشد؟!به همین دلیل یکسره در حال تکرار موقعیت‌ها و شرایط منفی است، مثلاً اغلب افراد همواره با خودشان شرایطی که امکان دارد در آینده با آن مواجه شوند و دچار سختی‌هایی شوند را مرور می‌کنند،
اغلب افراد با خودشان همواره رفتار منفی دوستان و آشنایانشان را مرور می‌کنند،
اغلب افراد همواره با خودشان امکان بروز بیماری‌ها را مرور می‌کنند و…

لذا اگر روی ذهنتان کارنکرده باشید و اصطلاحاً ذهنتان را تربیت نکرده باشید، او همواره در حال چرت‌وپرت گفتن خواهد بود،

یعنی این‌طور نیست که بگوییم ذهن ما به‌صورت شانسی و تصادفی گاهی اوقات به موارد مثبت و گاهی اوقات به موارد منفی نگاه می‌کند، ذهن انسان هیچ‌وقت به نیمه‌پر لیوان نگاه نمی‌کند و همیشه نیمه‌خالی لیوان را به یاد انسان می‌آورد.

لیکن ندای ذهنی منفی را خیلی راحت می‌توانیم به کمک قدرت کلام مثبتمان تغییر بدهیم

مثلاً هر وقت احساس کردید ندای ذهنی‌تان در گوش شما تکرار می‌کند: اوضاع خراب است، بدبخت می‌شوی، بیچاره می‌شوی و…

باید به کمک کلام مثبتمان سریع جلوی این گفتگوهای منفی ذهنتان را بگیرید.

لذا انسان باید آگاهانه با کلام خودش این گفتگوهای منفی را خنثی کند؛ چراکه ذهن در یک آن نمی‌تواند هم‌زمان به دو چیز تمرکز کند…

نکته حائز اهمیت این است که گفتگوهای ذهنی منفی را با مقاومت نمی‌توان خاموش کرد

مثلاً فرض کنید در جنگلی تاریک به‌تنهایی حضور دارید، هرگاه ندای ذهنی‌تان تکرار کرد: چقدر ترسناک است، شما نمی‌توانید با خودتان تکرار کنید که نه من نمی‌ترسم، من نمی‌خواهم بترسم، من ترسو نیستم، هیچ‌چیزی اینجا ترسناک نیست و… و تا به خودتان می‌آیید می‌بینید که خیلی بیشتر از قبل ترسیده‌اید.

بنابراین شما باید ذهنتان را مثل باغچه‌ای در نظر بگیرید که نمی‌شود با کندن علف‌های هرز از میان سبزی‌ها انتظار داشت تا آخر علف هرز نداشته باشیم،

لذا تنها راه‌حل اینکه همیشه باغچه‌ای تمیز و سالم باشد، این است که همواره یک برنامه منظم برای وجین کردن در نظر بگیریم؛

پس راه مقابله با علف‌های هرز دقیقاً همین است که آن‌ها را وجین‌کنید یعنی باغچه‌تان را از وجود این علف‌های هرز پاک‌کنید…

و ازآنجایی‌که افکار منفی ریشه‌دار هستند، همواره وظیفه شما این است که وجین‌کنید،

افکار منفی ریشه‌دار هستند یعنی حذف نمی‌شوند، فقط شما می‌توانید این افکار را وجین‌کنید، یعنی کاری کنید که باغچه‌ای با سبزی‌های خوب و مناسب داشته باشید

و همین‌که شما افکار منفی را وجین می‌کنید، ذهنتان ساکت هست ولی طولی نمی‌کشد که افکار منفی سروکله‌شان پیدا می‌شود، دوباره وظیفه شما این است که آن‌ها را وجین‌کنید و…

حالا مقصود ما از وجین کردن گفتگوهای مثبت مثل عبارت‌های تاکیدی مثبت است…


چرا نباید با ندای ذهنی‌ مان مبارزه کنیم و در مقابلش مقاومت کنیم؟
نباید با ندای ذهنی مان مبارزه کنیم و در مقابلش مقاومت کنیم؟ - ندای ذهنی منفی چیست و بهترین راهکار در مواجه با آن چه می تواند باشد؟!زیرا این مقاومت ذهن انسان طبیعی است چون ما در حال ایجاد یک مسیر عصبی جدید هستیم،

در روانشناسی اصطلاحی است بنام « محدوده راحتی » به این معنا که شما در یک محدوده‌ای به زندگی کردن عادت کرده‌اید و بهم زدن این محدوده باعث مقاومت ذهنی می‌شود و ذهن شما به شما این اجازه این کار را نمی‌دهد؛

پس تغییر حس برخلاف باوری که چندین سال با آن زندگی کرده‌اید خیلی سخت است و مغز جلوی این تغییر را می‌گیرد

مثلاً سی سال به ما گفته‌اند بی‌عرضه، هیچ‌چیزی حالی‌ات نیست و سی سال دیگران ما را مسخره کرده‌اند و حالا ما می‌خواهیم خودمان را بیدار کنیم، خودمان را دوست داشته باشیم و این طبیعی هست که با یک‌دفعه و دو دفعه این باورها تغییر نمی‌کند و مسیر عصبی جدید شکل نمی‌گیرد و به این راحتی ندای ذهنی منفی از بین نمی‌رود!

لذا باید بارها و بارها به کمک قدرت کلام مثبت کاری کنیم که این مسیر عصبی جدید شکل بگیرد.

بنابراین وقتی برای اولین بار شروع می‌کنید و از کلام مثبت استفاده می‌کنید، ذهنتان هم شروع می‌کند به مسخره کردن شما،

مثلاً: فرض کنید همه دوستانتان ازدواج کردند و شما هنوز ازدواج‌نکرده‌اید، پس برای اینکه جلوی ندای ذهنی منفی را بگیرید، از کلام مثبت استفاده می‌کنید

و با خودتان تکرار می‌کنید: من دختر زیبا و ارزشمندی هستم، ندای ذهنتان تکرار می‌کند، اگر زیبا و ارزشمند بودی، چرا تابه‌حال ازدواج نکردی؟ اصلاً تابه‌حال چند تا خواستگار داشتی؟!

ولی بازهم شما وظیفه‌تان این است که وجین‌کنید، یعنی بگویید من انسان ارزشمندی هستم،

بازهم ندای ذهنی‌تان مقاومت می‌کند، بازهم وظیفه شما وجین کردن است،

اصلاً در مقابل ندای ذهنی‌تان مقاومت نکنید، فقط وجین‌کنید یعنی از کلام مثبت استفاده کنید…!

نه سعی کنید ندای ذهنی‌تان را قانع کنید و نه توضیح دهید فقط تکرار کنید من انسان ارزشمندی هستم، من بی‌نظیر هستم، من استثنایی هستم، همه‌چیز در دستان من است، من فوق‌العاده هستم، خداوند من را دوست دارد و عاشق من هست و همه‌چیز را برای من فراهم می‌کند،

آن‌قدر تکرار کنید، آن‌قدر وجین‌کنید تا ندای ذهنی منفی ساکت شود.

پس قصد ما از گفتن کلام مثبت ( عبارات تاکیدی ) به دست آوردن احساس بهتر و ارتعاش بهتر است؛

شما با عبارات تاکیدی صرفاً با ارتعاش خواسته‌ای که جواب داده‌شده قرار است هم ارتعاش شوید؛

یعنی اگر خواستار ازدواج با فردی که از هر لحاظ در ذهن شما ایده ال هست هستید، کافی است با این خواسته هم ارتعاش شوید، چگونه، با داشتن احساس خوب؛

حالا سؤال این است که زمانی که ذهن مقاومت می‌کند در مقابل عبارات تأکیدی که این سبب می‌شود حس ما بد شود چه کنیم؟

در این‌گونه موارد بهتر است عبارات تأکیدی را طوطی‌وار بگویید چراکه در این زمان ذهن منطقی شما توجه کاملی بر عبارات شما ندارد…

همچنین به کمک این نوع عبارت‌ها ذهنمان را برنامه‌ریزی دوباره می‌کنیم به این صورت که من فُلان چیز را دارم و بعد که باور می‌کنیم آن چیز راداریم، در فضای ارتعاشی‌ای قرار می‌گیریم که فرصت‌ها، آدم‌ها، شرایط و موقعیت‌هایی را می‌بینیم که به ما کمک می‌کند که به هدفمان دست پیدا کنیم،
چگونه عبارت‌های تاکیدی مثبت بسازیم:
عبارت های تأکیدی مثبت بسازیم؟ - ندای ذهنی منفی چیست و بهترین راهکار در مواجه با آن چه می تواند باشد؟!بعدازاینکه خواسته‌هایتان را مشخص کردید:

برای صرف عبارت‌های تاکیدی از فعل حال استفاده می‌کنید یعنی طوری عبارت‌ها را می‌گویید که انگار خواسته‌هایتان را از قبل به دست آورده‌اید،
زیرا اگر این‌طور بگویید باور می‌کنید که خواسته‌تان را واقعاً به دست آورده‌اید.
با صدای بلند ادا شود، یعنی غیرازاینکه فکر انسان را درگیر کند، گوش انسان را هم درگیر کند
(منظور از صدای بلند، صدایی است که گوش‌ها بتوانند آن صدا را بشنوند).
عبارت‌های تاکیدی باید مثبت باشد
(من هیچ‌وقت طلاق نمی‌گیرم یا من هیچ‌وقت ورشکست نمی‌شوم درست نیست).
عبارت‌های تاکیدی را احساس کنید
(آنچه احساس می‌شود و تجسم می‌شود به وجود می‌آید، اگر هنگام تکرار عبارت‌های تاکیدی لبخند به روی لبتان نمی‌آید و توی دلتان خودتان را مسخره می‌کنید، پس اتفاق نمی‌افتد بنابراین آن‌قدر عبارت تاکیدی‌تان را بگویید تا احساسش کنید تا یک مسیر عصبی در مغزتان به وجود بیاورید).
مثلاً: خداوندا سپاسگزارم که هر روز مبالغ زیادی از راه فروش اجناس مغازه‌ام دریافت می‌کنم – من خوشحال و سپاس‌گزارم که با همسر فوق‌العاده‌ام زندگی سراسر شادی دارم – با خودرو هیوندای سانتافه‌ام در حال مسافرت در جاده شمال هستم – من یک شرکت موفق در زمینه صادرات دارم.

Comments
* The email will not be published on the website.
I BUILT MY SITE FOR FREE USING